موضوع کتاب حاضر، مسئلۀ نمایش و تفسیر داده‌های آماری به‌عنوان شواهد است. مطالب کتاب بر اصلی متمرکز است که در حل مسئلۀ یادشده نقش اساسی دارد، یعنی قانون درست‌نمایی. نکتۀ موردنظر کتاب این است که غفلت آمار از قانون درست‌نمایی، باعث بناشدن علم آمار بر پایه‌ای معیوب شده و به روش‌شناسی به‌شدت معیوبی منتهی شده است. در این کتاب توضیح می‌دهیم که چرا با وجود عیب‌های شناخته‌شدۀ روش‌های رایج آمار، علم همچنان دست از آن بر نمی‌دارد. این توضیحات برحسب دو صورت‌بندی کاملاً متفاوت از مسئلۀ آزمون فرضیه‌های آماری ارائه می‌شود: صورت‌بندی نیمن و پیرسن، که الگوی فکری مسلط نظریۀ آماری فراوانی‌گراست، و صورت‌بندی فیشر، که استفاده و تفسیر روش‌های آماری در علم بیشتر براساس این صورت‌بندی انجام می‌شود.موضوع کتاب حاضر، مسئلۀ نمایش و تفسیر داده‌های آماری به‌عنوان شواهد است. مطالب کتاب بر اصلی متمرکز است که در حل مسئلۀ یادشده نقش اساسی دارد، یعنی قانون درست‌نمایی. نکتۀ موردنظر کتاب این است که غفلت آمار از قانون درست‌نمایی، باعث بناشدن علم آمار بر پایه‌ای معیوب شده و به روش‌شناسی به‌شدت معیوبی منتهی شده است. در این کتاب توضیح می‌دهیم که چرا با وجود عیب‌های شناخته‌شدۀ روش‌های رایج آمار، علم همچنان دست از آن بر نمی‌دارد. این توضیحات برحسب دو صورت‌بندی کاملاً متفاوت از مسئلۀ آزمون فرضیه‌های آماری ارائه می‌شود: صورت‌بندی نیمن و پیرسن، که الگوی فکری مسلط نظریۀ آماری فراوانی‌گراست، و صورت‌بندی فیشر، که استفاده و تفسیر روش‌های آماری در علم بیشتر براساس این صورت‌بندی انجام می‌شود.